نمیدونم توی این پستم چی بنویسم!!! راستش اصلا نمیدونم چرا این پستو مینویسم!! دیگه خسته شدم واقعا خسته شدم ادمای اطرافم خاکستری ان. گاهی چنان بغض میاد سراغم که هر لحظه امکان داره خفه بشم! وقتی کوچیک بودم دوست داشتم خیلی زود لحظه های قشنگ کودکی بگذرن و بزرگ شم بزرگ شدن تمام رویاهای کودکیم رو حقیقی میکرد اما نمیدونم چرا الان حسرت تک تک لحظه های قشنگ کودکی ای که گذشت رو میخورم...؟
نظرات شما عزیزان:
|
About![]()
ســــــــــــــــــــــــــــــلام! به "اتاقک عشق من" خوش اومدین! اینجا همه چی رنگ و بوی "عشق" داره... اگه از مطالب خوشتون اومد لطفا نظر یادتون نره! Archivesخرداد 1393شهريور 1392 آبان 1391 مهر 1391 تير 1391 خرداد 1391 ارديبهشت 1391 فروردين 1391 اسفند 1390 Authors***lovely***Links
هرکی عاشقتره بیاد تـــــــــــو! LinkDump
حمل ماینر از چین به ایران کاربران آنلاين:
بازدیدها :
|